♦ نام رمان: ماه رخ

 زبان: فارسی

 ژانر رمان: عاشقانه

♦ تعداد صفحات: 113

 نوع فایل: pdf

 حجم کتاب رمان عاشقانه: 993 کیلوبایت

 نویسنده: 

ندا سلیمی

 توضیحات:

زودتر از آن که بخواهم محبت بی پایان و پرمهر پدرم را احساس کنم باید بنا به دست سرنوشت او را به آغوش خاک می سپردم، رویاهایم همان جا محدود و ناتمام ماند، تمام کودکی و عروسک بازی هایم در کشمکش و مرافه های ناپدری سنگدل پایان یافت، مردی خودشیفته که جز منافع خودش چیز دیگری را نمی دید، بیچاره مادرم باید سنگینی سایه ی شومش را سال ها تحمل می کرد و لب از لب سخن نمی گشود، چون به قول خودش زندگی می کرد، تاوان کشمکش ها و لجبازی هایم با ناپدری را مادرم گران پرداخت کرد آن هم چه تاوانی، محکوم به قتل همسرش برای پایان دادن به تمام بدبختی ها، دست سرنوشت آغوش پر مهر مادر را هم از من گرفت. ومن تنهاتر از قبل برای یافتن دریچه ی روشنایی راهی تهران شدم و غربت و دلتنگی و خطرهایش را به جان خریدم، غربتی که تا قبل از مرگ ناپدری آمدن به این شهر برایم آرزو بود، سرنوشتی تازه برایم کلید خورد شاید توی رویا هم می ترسیدم تصورش کنم، از بس شب ها کابوس به اسم خواب بوسه می زد و رویاهایم را با خود می برد، دنبال همین خوشبختی کوتاه لحظه های جوانی ام نیز بر باد برد و یک تاوان سنگین برای زندگی ناخواسته پرداخت کردم.رمان ماه رخ رو از لاولی بویدانلود و استفاده کنید.

قسمتی از متن رمان:

سیاهی شب تمام فضای حیاط را احاطه کرده بود، نگاهم از پشت شیشه های سرد که از نم باران بخار کرده بود به آسمان ابری دوخته شده که مانند دل من غمگین و پر از ابرهای خاکستری بود.
از صدای غرش آسمان یکباره نگاهم برگشت و گویی قلبم از جایش کنده شد و فرو ریخت.
به سمت در میروم و در را به دور بحث های بی پایان این خانه می بندم، کلید را آرام می چرخانم و با خیال راحت روسری نخی قواره دارم را که بیست و چهار ساعته مانند سربازی لب مرز روی سرم نگهبانی می دهد را بر می دارم و همان طور که پنجره را باز می کنم و برس دسته شکسته اش را از لب طاقچه کوچکش بر می دارم و همان جا بی حوصله کنار طاقچه می نشینم، کشی که موهایم را در هم تنیده باز می کنم، همین که آزاد می شوند ریشه هایش تیر میکشند، سرم را میان درد.

دانلود 

رمان ماه رخ | اندروید apk ، آیفون pdf ، epub و موبایل

دریافت
حجم: 993 کیلوبایت